لطفا فقط وکلاء بخوانند

ارسال شده توسط ادمین در 23 مهر 1393 ساعت 23:22:03

لطفا فقط وکلاء بخوانند

کنکاش اصول حاکم بر رابطه مالی وکلای دادگستری با موکلین

یادآوری

۱: با پوزش از خوانندگان عادی، این مقاله ویژه همکاران وکیل نوشته شده است و خواندن آن برای دیگران شاید مفید نباشد.

هرچند وکالت دادگستری ذاتاً شغلی شریف و نجیب، و حرفه ای دارای اهمیت و ارزش بیش از تصور افراد عادی است و از این رو هیچ کس نباید برای هدف پول سازی و کسب درآمد به انتخاب این شغل روی آورد، ولی بدون تردید، وکیل دادگستری نیز مانند صاحبان مشاغل دیگر در دور تولید جامعه دخالت داشته و از محل درآمد حاصل از ارائه همین خدمات سد جوع کرده و زندگی خود را اداره می کند. به این ترتیب یکی از مسائل اساسی و مبتلابه در رابطه میان وکلای دادگستری و موکلین (مردم) بحث چگونگی تعیین میزان حق الوکاله و حق الزحمه و ترتیب وصول آن و همچنین تبیین روابط بعدی وکیل و موکل در این باره می باشد. که آن عاملی مهمی محسوب شده که به وسیله آن وکلای دادگستری در واقع ارزش خدمات و شان و مقام خود را تعیین می کنند.

تجربه نشان می دهد، که حتی با وجود تعرفه معلوم در باره دعاوی مالی، میان دستمزدهایی که وکلای دادگستری تعیین می کنند، تفاوت فاحش است. و این تفاوت در باره خدماتی که برای آنها تعرفه معینی وجود ندارد، بیشتر به چشم می خورد. ازدیاد تعداد وکیل نسبت به گذشته، نه تنها موجب بیکاری و بی پرونده ای بسیاری از وکلا را فراهم آورده بلکه افت میزان حق الوکاله ها را نیز نسبت به گذشته باعث شده است.

گاه تعیین کم حق الوکاله، با توجه به وضع مالی و موقعیت اقتصادی موکل است یعنی وکیل احساس میکند که موکل درمانده قادر به پرداخت تمامی حق الوکاله نیست و چون درصدی کار کردن (شرکت و سهم داشتن وکیل در محکوم به) خلاف شئونات وکالت و مقررات جاری است وکیل ترجیح می دهد، که از موکل کم بستاند و یا دریافت مقدار باقیمانده را به وعده ی دور سر خرمن واگذارد.

لیکن در بسیاری اوقات، افزون بودن تعداد وکیل و وجود رقابت شدید و ناسالم شغلی باعث می شود که بر خلاف منافع صنفی و رعایت عرف متداول میان مشاغل، تعدادی از وکلا، خدمت و علم خود را ارزان بفروشند و از این رهگذر ورود زیان به خود و صنف وکالت را باعث شوند.

اینجانب بارها مواجه با وضعی بوده ام که پذیرش یک دعوا توسط وکیل، به کمتر از عشر حق الوکاله ی واقعی صورت می پذیرد و جالب اینجاست موکل نمی داند چنین وکیلی که خود را مقید به رعایت اصول ندانسته و مبلغی کمتر ستانده است، به همان سیاق کارش سرسری و سطحی و به اصطلاح دیمی است و در این میانه وکیل و موکل و جامعه وکالت و مردم آسیب دیده و در نتیجه عدالت و انصاف قربانی می شود.

از سوی دیگر عقل و منطق از ما می خواهد که میان میزان خدمت وکیل و دستمزد دریافتی، عدالت معاوضی برقرار باشد. به دیگر سخن پیش از آنکه ارزش مادی مال موضوع وکالت پایه ی تعیین حق الوکاله باشد، میزان کار انجام شده و وقت مصروفه وکیل نسبت به موضوع پرونده، ملاک و مناط است. بنابراین اخذ حق الوکاله کلان در پرونده ای که با زحمت کم و در یک یا دو جلسه رسیدگی به فرجام می رسد، با میزان اخلاق و باید و نبایدهای اجتماعی انطباقی ندارد.

در نوشته حاضر بر آنیم تا از دیدگاه حرفه ای، وظیفه وکیل دادگستری را در باره برخورد با موکل از حیث، چگونگی تعیین میزان حق الوکاله و کارهایی را که پس از قبول وکالت، در مجاب کردن موکل و راضی مند وی موثر است بررسی نماییم.

ممکن است مطالبی که در پی خواهد آمد نزد برخی همکاران گرامی، مهم جلوه نکند، و یا برایشان تازگی نداشته باشد، ولی بدون تردید برای بقای حرفه وکالت بایستی اینگونه مسایل بطور دائم مورد بحث قرار گیرد و امید دارد که مطالعه نوشته حاضر، باب این موضوع را بگشاید و به ویژه برای وکلای جوان و تازه کار، مفید و قابل استفاده بوده و دانش کاری و آگاهی آنان را افزون کند.

1- تجربه نشان داده است که موکلین مجانی و کسانی که به رایگان مشاوره دریافت می کنند، مزاحم ترین و پرتوقع ترین و پرآزارترین مراجعه کننده به دفاتر وکلا می باشند. بنابراین پیشنهاد می شود، در صورت ناداری و نیازمند بودن چنین موکلی، هرچند با گرفتن مبلغی ناچیز و کم از ارائه خدمات مجانی صرف به افراد خودداری کنید.

2 - به هنگام مراجعه موکل جدید به دفتر، قبل از اینکه او از دفتر شما خارج شود با او در باره حق الوکاله مذاکره کنید. تجربه نشان داده است که بیشتر افراد عادی ترجیح می دهند که میزان و چگونگی پرداخت حق الوکاله در اولین جلسه ملاقات بین وکیل و موکل مطرح شود و یا حداقل به محض اینکه موضوع پرونده مورد نظر برای وکیل مشخص و حقایق و حواشی مربوط به آن روشن گردید میزان حق الوکاله بحث شود.

آیا هیچ توجه کرده اید، بعضی موکلین به هنگام خروج از دفتر وکالت، لحظه ای مردد می ایستند، انگاری می خواهند چیزی از شما بپرسند؛ احتمالاً پرسش ایشان این است که تفویض وکالت در پیش، برایشان چقدر خرج دارد؟ مسلماً دانستن این موضوع حق موکل است و اجابت نکردن این خواسته مطلوب موکلین نیست و آنان نمی خواهند که به انتظار تمام شدن موضوع وکالت باقی مانده و بعدها پس از خاتمه کار در این باره مذاکره کنند.

3 – هرگز نگذارید حق الوکاله و حق الزحمه را موکلی - که از کارهای حقوقی آگاهی ندارد - تعیین کند. بسیار دیده شده که موکل برای پرداخت حق الوکاله کمتر با وکیل وارد مذاکره شده و چانه می زند. قبول این رویه از طرف عده ای از وکلا موجب شده که سطح حرفه وکالت و وضع حیثیتی آن تنزل نماید. اینگونه موکلین ابائی از گفتن این مطلب ندارند که به دنبال وکیلی می گردند که کارهای آنها را با حداقل حق الزحمه انجام دهد و یا اینکه مبلغ کمتری به آنها پیشنهاد کند.

موکلی که از مخارج دفتری و سایر مخارج وکیل بی خبر است، نمی تواند و نباید حق الوکاله را تعیین کند. برای چنین موکلی، ارزش کار وکالت شما تا حدود مبلغی که داده، تبیین می شود، در حالی که وکیل باید برای کار خود ارزش تعیین کرده و حق الوکاله را بر طبق کاری که انجام می دهد بگیرد

متاسفانه بعضی از وکلاء که وقت اضافی دارند حاضر به قبول پیشنهاد این گونه موکلین شده و ترجیح می دهند به جای اتلاف وقت و نداشتن هیچگونه در آمد در این اوقات بیکاری با قبول وکالت آنها ولو با مبلغ کمتر درآمدی برای خود تحصیل نمایند. ولی واقعیت این است که حتی در اینگونه موارد، قبول چنین پیشنهادی، اشتباه محض است.

به نظر می رسد که در مانحن فیه، وکیل بایستی با گوشزد کردن تعرفه قانونی، میزان حق الوکاله خود را اعلام کند و اگر احساس کرد که موکل حاضر به پرداخت این میزان نیست، او را توجیه کند که نرخ کار همین است، بنابراین اگر وی یا وکیلی دیگر کمتر از این مبلغ بستاند، لاجرم و عادتاً نباید کار او را به تمام انجام داده و خسارت وارده بر موکل از این نظر بیشتر بوده و برای او گرانتر تمام می شودو سپس بدون اینکه به شیوه ی غیرمتعارف غلو و بی صادقتی تمسّک کند، برای موکل از چگونگی اقدام و شیوه های خاص وکالتی خود صحبت کرده و به موکل اطمینان دهد که رفتن این راه، متضمّن بیشتر مصلحت و غبطه او بوده، ضمن اینکه ممکن است با دیگر همکاران از این نظر اختلاف شیوه داشته باشید.

به هر حال وکیلی با این مشخصات و با این طرز فکر، هیچگاه موکلی را از دست نخواهد داد، و رفتار برعکس که موجب تقلیل و تخفیف حق الوکاله می شود، به طور قطع برای وکیل و کانونی که عضویت آنرا دارد عمل ناصواب تلقی می شود. به ویژه در شهر های کوچک که مردم از این تخفیف میزان حق الوکاله، به زودی مطلع می شوند و تصور خواهند کرد که حق الوکاله واقعی و ارزش کار وکالتی همان است که محاسبه گردیده نه آنکه قبلاً مطالبه شده بود و این عمل اثرات نامطلوبی به جای خواهد گذاشت.

4 - بیشتر موکلین نمی خواهند که در مورد تعیین میزان حق الوکاله شخصاً پیشقدم شوند بلکه میل دارند وکیل میزان آن و شرایط پرداخت حق الوکاله را بگوید و بعضاً از اینکه وکیل آنان را وادار به پرسش در این باره کند، خوش شان نمی آید. آنان علاقمندند که مشروحاً و به نحو کامل از میزان حق الوکاله و همچنین ملاک و مأخذ محاسبه آن مطلع شوند در حالی که بسیاری از وکلا، از دادن توضیح، در این باره خودداری می نمایند.

5 - پیشنهاد می شود همانگونه که در آئین نامه تعرفه حق الوکاله، حق المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری آمده ترتیب معینی برای پرداخت حق الوکاله با موکل بگذارید، زیرا اگر پرداخت حق الوکاله به صورت زمان بندی و به نسبت کار انجام شده تعیین شود از لحاظ روانی تاثیر مثبت تری بر موکل دارد. بنابراین اخذ دفعتاً واحده حق الوکاله در اول و یا واگذاردن موضوع به آخر کار، دور از مشی یک وکیل حرفه ای است

6 - وکیل می تواند با توجه به میزان شهرت و تجربه خود و بر اساس در آمدی که به نحو متعارف به دست می آورد، ملاکی برای تعیین دستمزد خود معین کند. هرگاه وکیل وقت مصرف شده برای هر کار و پرونده ای را با دقت ثبت و ضبط کند. همان می تواند راهنما و ضابطه تعیین کننده میزان حق الزحمه و حق الوکاله دریافتی او باشد.

مثلاً اگر وکیلی در سال دویست میلیون ریال درآمد داشته باشد، و برای بدست آوردن این درآمد، با رعایت تعطیلات در طول سال 1200 ساعت کار قابل محاسبه می کند، برای هر ساعت از کارش 165000 ریال در آمد خواهد داشت که می تواند همین مبنای محاسبه مطالبه حق الزحمه و یا حق المشاوره کارها قرار گیرد. با توجه به اینکه تنها وسیله کسب در آمد وکیل دادگستری راهنمائی و مشاوره دیگران است که آن هم مستلزم صرف وقت است بنابراین بایستی عامل زمان و وقت را به عنوان مهمترین پارامتر دخیل، همیشه مورد توجه قرار داد.

7 - با توجه به کمبود نقدینگی و وضع بد اقتصادی کشور، امروزی عادت بر این جاری شده است که مردم خدمات و نیز وسایل زندگی خود را به صورت تقسیط خریداری کنند و بهای این خدمات را به تدریج و موجل پرداخت کنند ناگزیر ما وکلا نیز بایستی از این تغییرات پیروی کنیم، ممکن است تصور شود که دریافت این مبالغ جزئی و تدریجی مشکل و غیراقتصادی است ولی اگر وکیل با این روش خو کند، با توجه به اینکه خود نیز یکی از پرداخت کنندگان تدریجی بهای لوازم و خدمات خریداری شده، است؛ اشکال وارد، برطرف می شود و خیلی زود وکیل به آن عادت می کند.

8 - دلیلی ندارد که وکیل مخارج و هزینه های دعوی موکل مانند هزینه دادرسی و کارشناسی و غیره را از کیسه خود پرداخت کرده و یا میان آنها و حق الوکاله خلط نماید. موکل با پرداخت این هزینه ها می فهمد که وکیل برای او کار می کند و دعوی چگونه پیش می رود. همچنین تفاوت میان این هزینه ها با حق الوکاله وکیل برایش روشن و ملموس می شود. طبیعی است مخارج جزئی مانند تمبر پست نامه های ارسالی و بهای کم اوراق و همچنین تمبر مالیات حق الوکاله وکالتنامه را نباید به حساب موکل منظور کرد. تصدیق فرمائید حضور موکل در محل فروش تمبر دادگستری، که هاج و واج نمی داند چگونه رفتار کند و چه مقدار از جیب خود بابت مالیات در آمد کسب کرده وکیل از او بپردازد. صحنه ای زشت و ناجور است. اینجانب بارها شاهد این صحنه ناروا بوده ام و زمزمه آشکار حاضران و از جمله کارمندان فروش تمبر را در مذمّت کار چنین وکیلی را به گوش شنیده ام.

9 - تجربه نشان داده است که بیشتر موکلین در خاتمه کار مبلغ مورد توافق با وکیل را فراموش نموده و یا در این باره تجاهل العارفین می کنند، طبیعی است که پس از انجام کار آنان تصور کنند که مبلغ مورد مطالبه وکیل، بیش از مبلغی است که آنها تصور می نمودند . از سوی دیگر برای خود وکیل نیز تنظیم قرداد حق الوکاله و ارسال صورت حساب های بعدی مربوط به آن بسیار مفید است، زیرا ممکن است احیاناً وکیل نیز مبلغ مورد توافق و یا چگونگی توافق برای پرداخت آن را فراموش کرده و بعد ها مبلغ بیشتر و یا کمتر و یا خارج از موعد را مطالبه کند. تصدیق فرمایید دیدن چنین صحنه ها، بسیار ناپسند بوده و به ضرر جامعه وزین و متین وکالت است. بنابراین همانطور که الزام قانونی نیز وجود دارد، تنظیم قرداد حق الوکاله سوای نمونه قرارداد وکالت و تحویل نسخه ای از آن به موکل ضروری است و همچنین است ارسال صورت حساب حق الوکاله برای موکل، که بایستی این کار به موقع و به تدریج و با توجه به کار انجام شده انجام شود

10 - تجربه نشان می دهد که در صورت مطالبه نکردن حق الوکاله و ارسال نکردن صورت حساب برای موکل، در فاصله یک هفته پس از خاتمه کار و یا قسمتی از آن کار که خاتمه یافته است، حساب مورد نظر خود بخود، به علت فراموش کردن موضوع توسط موکل و یا تجاهل العارفین وی، مستهلک می شود. در این صورت نه تنها وکیل از درآمدی که مستحقش است، محروم می شود و به واسطه آن برنامه مالی اش به هم می خورد، بلکه این تاخیرات ارزش خدمات انجام شده ی او را در چشم موکل و دیگران پائین می آورد برای این منظور تنظیم قرارداد حق الوکاله و آوردن دقیق میزان حق الوکاله و زمان بندی آن، به شرحی که گذشت و همچنین اخذ وسیله پرداخت مناسب مانند چک و ارائه صورتحساب مطابق آنچه در بند بعدی نوشته می آید، ضروری است.

11 - ارسال صورت حساب مکتوب، پیروی قرارداد حق الوکاله برای موکل، شیوه حسنه ای از اسلاف بوده که مع الاسف اکنون در میان بسیاری از همکاران وکیل متروک شده است در حالیکه این کاری پسندیده و موثر است. بنابراین پیشنهاد می شود به هنگام ارسال صورت حساب ها مراتب زیر رعایت شود:

الف- صورت حساب با تفکیک ارقام و به صورت ریز و جزئی تنظیم شود. به لحاظ روانی اصولاً افراد علاقه دارند که ارقام دقیق و قطعی دریافت کنند. وقتی که موکل 

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080